English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (8539 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wires U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires U خط اغاز یا پایان مسابقه
wires U وایر
wires U چاپگر Matrix-dot
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U هادی فلزی نازک
wires U نصب سیم بندی
wires U تلگراف کردن تلگراف زدن
wires U سیم
wires U مفتول
wires U سیم تلگراف سیم کشی کردن
wires U مخابره کردن
wires U سیم کشی کردن
wires U ارتباط باسیم
live wires U آدم پر حرارت و با پشتکار
anchor wires U سیمهایکشیده
hot-wires U رشته حرارتی
hot-wires U فیلامان
hot-wires U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wires U سیم فاز
live wires U سیم زنده
live wires U سیم برقدار
high wires U سیم بندبازی
to pull the wires U سیمهای عروسک خیمه شب بازی رادردست داشتن
to pull the wires U تحریکات کردن
to pull the wires U گربه رقصانی کردن
overhouse wires U سیم هایی که بر بام خانه نصب شده باشد نه بر روی تیر
incidence wires U وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
hot-wires U سیم مثبت
overhead wires U کابلهایبالایی
cross wires U سیمهای متقاطع
There is a fault in the electrical wires . U سیمهای برق عیب کرده است
landing U اسکله
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
landing U ورود بخشکی
landing U فرودگاه هواپیما
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U پاگردان
landing U فرود
landing U ورود به خشکی
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing U پاگرد
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing site U پایگاه فرود
landing site U محل فرود
landing slab U تاوه پاگرد
landing place U فرودگاه اسکله
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill U تپه فرود
landing mat U باند فرود اضطراری
landing gear U ارابه فرود
landing mat U باندفرود تعجیلی
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing order U اجازه تخلیه بار
landing order U دستورتخلیه بار
landing party U گروه اب خاکی
landing spot U نقطه فرود
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing stage U حملباقایق
landing window U پنجرهفرود
landing deck U غرشهفرود
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
soft landing U فرود نرم
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
night landing U فرود شبانه
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U منطقه فرود
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
landing weight U وزن فرود
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing strip U باند فرود
landing field U فرودگاه
landing light U چراغ فرود
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
forced landing U فرود اجباری هواپیما
forced landing U فرود اجباری
instrument landing U فرود کور
air landing U فرود از راه هوا
air landing U فرودهوایی
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips U باند فرود
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
landing craft U کرجی ساحلی
administrative landing U پیاده شدن اداری
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach U ساحل پیاده شدن
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing angle U زاویه فرود
landing approach U مسیر تقرب
landing area U منطقه فرود
landing, storage, delivery U نگهداری
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
front landing gear U ترمزجلوییفرود
landing craft raiding U قایق هجومی
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
main landing gear U ترمزاصلیفرود
nose landing gear U ترمزفروددماغه
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
landing, storage, delivery U تحویل
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
landing, storage, delivery U تخلیه
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
deck landing aid U کمکهای فرود
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com